**گل سرخ**

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم

**گل سرخ**

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم

سوره نساء (آیات 81 الی 90)

  

81) (منافقان، روز) نزد تو به زبان اظهار ایمان کنند و شب چون از حضور تو دور شوند گروهی خلاف گفته ی تو را در دل گیرند و خدا اندیشه ی آنها را خواهد نوشت، پس تو (ای پیغمبر) از آنها روی بگردان و به خدا اعتماد کن که تنها خدا تو را یاور و نگهبان کافی است.

82) آیا در قرآن از روی فکر و تأمل نمی نگرند (تا بر آنان ثابت شود که وحی خدا است)؟ و اگر از جانب غیر خدا بود در آن (از جهت لفظ و معنی) بسیار اختلاف می یافتند.

83) (چرا منافقان، اگر مسلمانند، اسرار جنگی اسلام را فاش می کنند) و چون امری که باعث ایمنی و ترس مسلمین است و باید پنهان داشت، منتشر می سازند (تا دشمنان آگاه شوند؟) در صورتی که اگر به رسول و صاحبان حکم (پیشوایان اسلام) رجوع می کردند همانا تدبیر کار را آنان که اهل بصیرتند می دانستند (و در آن واقعه صلاح اندیشی می کردند) و اگر نه این بود که فضل خدا شامل حال شما است همانا به جز اندکی، همه، شیطان را پیروی می کردید.

84) پس (ای پیغمبر!) تو خود تنها در راه خدا به کار زار برخیز که جز شخص تو کسی بر آن مکلف نیست و مؤمنان را نیز ترغیب کن، باشد که خدا آسیب کافران را از شما باز دارد که قدرت خدا (از کمک مردم) بیشتر و عذاب و انتقامش سخت تر خواهد بود.

85) هر که سبب کار نیکوئی شود، هم او نصیبی کامل از او بَرَد؛ و هر که وسیله کار قبیحی گردد، از آن سهمی بسزا خواهد یافت، و خدا بر همه ی (نیک و بدِ) اعمالِ خلق مراقب است.

86) هرگاه کسی شما را ستایش کند، شما نیز باید به ستایشی مثل آن یا بهتر پاسخ دهید که خدا به حساب هر نیک و بد کاملأ خواهد بود.

87) خدای یگانه که هیچ خدائی جز او نیست محققأ همه را در روز قیامت که شک در آن نیست جمع آوَرد و کیست که راست تر از خدا سخن گوید؟

88) چرا شما درباره ی منافقان دو فرقه شدید (گروهی به اسلام و گروهی به کفرشان قائل گشتید؟) آنها در باطن کافرند و خدا آنها را به کیفر اعمال زشتشان باز گرداند، آیا شما می خواهید کسی را که خدا گمراه کرده هدایت کنید؟ در صورتی که هر که را خدا گمراه کرده هرگز تو بر (هدایت) او راهی نخواهی یافت.

89) (منافقان و کافران از رشک و حسد) آرزو کنند که شما مسلمین هم به مانندِ آنها کافر شوید تا (شما را بر آنان امتیازی نباشد و) همه برابر و مساوی در کفر باشید، پس آنها را تا در راه خدا هجرت نکنند (و ایمان قلبی بی مکر و خدعه نیاورند) دوست نگیرید و اگر مخالفت کردند آنها را هر کجا یافتید گرفته و به قتل رسانید و از آنها یاور و دوستی نباید اختیار کنید.

90) مگر آنان که به قومی که میان شما با آنها عهد و پیمانی است در پیوسته باشند یا که بر این عهد نزد شما آیند که از جنگ با شما و با قوم خودشان که دشمنان شما هستند هر دو خودداری کنند و از جنگ دلتنگ باشند، (با این دو طایفه از کافران که در حقیقت به شما پناهنده اند نباید قتال کنید) و اگر خدا می خواست آنها را بر شما (مسلمین) مسلّط می کرد تا با شما قتال می کردند، پس هرگاه از جنگ با شما کناره گرفتند و تسلیم شدند در این صورت خدا برای شما راهی بر علیه آنها نگشوده (یعنی مال و جانشان را برای شما مباح نکرده).

سوره نساء (آیات ٧١ الی ٨٠)

 

 ٧١) ای اهل ایمان! سلاح جنگ برگیرید و آنگاه دسته دسته یا همه به یکبار متفق برای جهاد، بیرون روید.

٧٢) و همانا گروهی از شما (که منافقند و به ظاهر دوست و در باطن دشمن شما هستند) به خبرهای مجعول هول انگیز شما را ترسان ساخته و از جهاد باز می دارند، و اگر به شما حادثه ناگواری روی آرد، آن منافق مردم به طریق شماتت گویند: خدا ما را مورد لطف خود قرار داد و از این حادثه محفوظ داشت.

٧٣) و اگر فضل خدا شامل حال شما گردد گوئی میان شما و آنان ابدأ دوستی نیست و با تأسف گویند: ایکاش ما نیز با آنها به جهاد رفته بودیم تا به نعمت فتح و غنیمت بسیاری که نصیب آنها شده بهره فراوان می بردیم.

٧٤) (مومنان) باید در راه خدا به آنان که حیوة مادی دنیا را بر آخرت برگزیدند، جهاد کنند و هر کس در جهاد به راه خدا کشته شد یا فاتح گردید زود باشد که او را (در بهشت ابدی) اجری عظیم دهیم.

٧٥) چرا در راه خدا جهاد نمی کنید در صورتی که جمعی ناتوان از مرد و زن و کودکِ شما که در مکه اسیر ظلم کفّارند آنها دایم می گویند: بار خدایا! ما را از این شهری که مردمش ستمکارند بیرون آور و از جانب خود برای ما بیچارگان نگهدار و یاوری فرست (تا از شرّ ستمکاران آسوده شویم)؟

٧٦) اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه شیطان جهاد می کنند، پس شما (مؤمنان) با دوستان شیطان بجنگید (و از آنها هیچ بیم و اندیشه مکنید) که مکر و سیاست شیطان بسیار سست و ضعیف است.

٧٧) آیا نمی نگری و عجب نداری از حال آن مردمی که (گفتند: به ما اجازه ی جنگ ده، و) بدانها گفته می شد: اکنون از جنگ خودداری کرده و به وظیفه ی نماز و زکوة قیام کنید (که هنوز مأمور به جنگ نیستیم) دیدی آنگاه که بر آنها (در جنگ بَدر) حکم جهاد آمد در آن هنگام بیش از آن اندازه که باید از خدا ترسند از مردم (دشمنان دین) ترسیدند و گفتند: ای خدا! چرا بر ما حکم جنگ را فرض کردی که عمر ما را تا به هنگام اَجَل و مرگ طبیعی به تأخیر نیفکنی؟ (ای رسولِ ما! به آنان که این اعتراض کنند) بگو که: زندگانی دنیا متاعی اندک است و جهان آخرت ابدی برای هر که خدا ترس باشد بهتر از دنیا است و آنجا (حکم با خدای عادل است و) کمترین ستم درباره کسی نخواهد شد.

٧٨) هر کجا باشید اگرچه در کاخهای بسیار محکم، مرگ، شما را فرا رسد (و از چنگ مرگ به هیچ چاره ای رهائی ندارید) و آنان را (یعنی گروه منافقان را) اگر خوشی و نعمتی فرا رسد گویند این از جانب خداست و اگر زحمتی پیش آید به تو نسبت دهند، (ای رسول! به آنم گروه منافق نادان) بگو: (هرچه در جهان پدید آید و هر چه از نیک و بد به شما رسد) همه از جانب خدا است، چرا این قوم جاهل از فهم هر سخن دورند؟

٧٩) هر چه از انواع نیکوئی به تو رسد از جانب خداست و هر بَدی رسد از نفس تو است و (ای پیغمبر!) ما تو را به رسالت برای (راهنمائی) مردم فرستادیم و (برای رسالت تو) تنها گواهیِ حدا کافی است.

٨٠) هر که رسول را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده، و هر که مخالفت کند (کیفر مخالفتش با خدا است) و ما تو را به نگهبانی آنها نفرستاده ایم.