**گل سرخ**

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم

**گل سرخ**

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم

مرا دریاب

این بار برای تو می نویسم، نمی دانی چرا؟!...

زیرا در آن هنگام که می گریم، می دانم این تو هستی که دست نوازش بر سرم می کشی و در آن هنگام که می خندم، می دانم که تو هم با منی و به هر آنچه که من می خندم، تو نیز می خندی!... و در آن هنگام که از شدت بیچارگی می لرزم و یخ می زنم، می دانم دستهای گرم توست که دستهای مرا می گیرد.

خواستم بدانی در آن شبها که از پنجره ی اتاق خوابم به ماه می نگرم، می دانم که تو هم ماه می شوی و از آن بالا می نگری!...

می دانم که هر چه حکمت توست، صلاح من نیز همان است پس خود را به دست تو می سپارم که همسفر خاطرم شوی تا با تو بر بال خیال پرواز کنم و من در این هنگام نمی دانم چه باید بنامم تو را که به عظمت روح بلندت باشد؟!...

ای دوست؟!... ای رفیق؟!... ای یار؟!... ای همراه؟!... ای همراز؟!... فهمیدم همان اسم قشنگت، بار الها!

پروردگار است که ندا می دهد: بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را.

بار الها! مرا دریاب!!.. 

         

گاهی به آسمان نگاه کن...

خدایا!

متبرکم گردان تا عشق ورزیدن و خندیدن را بیاموزم.

به همه عشق بورزم، حتی کسانیکه مرا دوست ندارند؛ درکم نمی کنند؛ به من آسیب رسانده اند؛ از من بد گفته اند و از من بهره کشی کرده اند.

به امید آنکه در همه ی شرایط و موفقیتهای زندگی بخندم و بدانم که در هرچه روی می دهد، رحمت تو نهفته است.

خدای من!

بی تو در چنگال مرگ، اسیرم. بی تو زندگی، کویری است برهوت.

خدای من!

مبادا که در هیچ کاری، یاد تو را فراموش کنم. به درونم رو می کنم و پیوسته با آگاهی از حضور مقدس تو زندگی می کنم؛ به امید آنکه هر روزم، پیشکش عشقی به درگاه تو باشد.

خدایا!

نه در پی ثروتم نه در پی جست و جوی قدرت، نه لذت این دنیا را می خواهم، نه آسایش آن دنیا را.

نیازمند توأم، فقط تو.

مرا موهبت شوق عشق به وصال درگاهت عطا کن تا شب ها بیدار باشم و نیایش کنم و روزها به دیگران یاری رسانم تا بارشان را در راه دشوار زندگی بر دوش کشند.