**گل سرخ**

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم

**گل سرخ**

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم

سوره نساء (آیات 101 الی 110)

 

 

101) و هنگامی که در سفر باشید باکی برای شما نیست که نماز را کوتاه به جای آرید (چهار رکعت را دو رکعت کنید) هرگاه بیم آن دارید که کافران شما را به رنج و هلاکت اندازند (و ای مؤمنان از کافران هیچگاه غافل ننشینید) که دشمنی کفّار نسبت به شما (مسلمین) کاملأ آشکار است.

102) و هرگاه (ای رسول گرامی، در سفرهای جهاد) شخص تو (یا فرمانداران از طرف تو) در میا سپاه اسلام باشی و نماز بر آن بپای داری، باید سپاهی با تو مسلّح به نماز ایستند، و چون سجده ی نماز به جای آورند این سپاه برای حفاظت رفته، و گروهی که نماز نخوانده اند به نماز آیند، و البتّه با لباس جنگ و با اسلحه، زیرا کافران آرزو و انتظار آن دارند که شما از اسلحه و اسباب خود غفلت کنید و ناگهان یکباره به شما حمله ور شوند، و چنانکه بارانی یا مرضی شما را از برگرفتن سلاح به رنج اندازد باکی نیست اسلحه را فرو گذارید ولی البتّه از دشمن در حذر باشید (لیکن به وعده ی خدا بر فتح خود مطمئن باشید) که خدا برای کافران عذابی سخت خوار کننده مهیّا ساخته.

103) پس آنگاه که از نماز فراغت یافتید (خصوص در حال جنگ که از نماز کامل بازماندید) باز در همه ی احوال ایستاده، نشسته و بر پهلو (و هر حال که بتوانید) خدا را یاد کنید، سپس که (از آسیب دشمن) ایمن شدید، در این حال نماز (کامل) به جای آورید که نماز برای اهل ایمان حکمی معیّن و واجب و لازم است.

104) و نباید (از تعقیب کردن) در کار دشمنان سستی و کاهلی کنید که اگر شما از آنان به رنج و زحمت می افتید، آنها نیز از دست شما رنج میکشند با اسن فرق که شما به لطف خدا (و بهشت ابد) امیدوارید و آنها (چون بی ایمانند به خدا و اجر قیامت) امیدی ندارند و خدا دانا و حکیم (و کریم) است (و امیدواران را محروم نمی سازد).

105) (ای پیغمبر!) ما بسوی تو قرآن را به حق فرستادیم تا به آنچه خدا به وحی خود بر تو پدید آرد میان مردم حکم کنی و نباید بر نفع خیانتکاران با مؤمنان (و بی تقصیران) به خصومت برخیزی. (در سبب نزول آیه اقوالی است: یکی آنکه طهمة بن ابیرق زرهی از قتاده ی نعمان دزدید و به مرد یهودی سپرد، سرقت او کشف شد، طعمه به آن یهودی نسبت داد و با قومش نزد رسول شکایت کرد که قتاده دزدیِ یهودی را به من بسته، رسول خواست با قتاده و یهودی خصومت کند، آیه نازل شد).

106) و از خدا آمرزش طلب که خداوند البتّه آمرزنده و مهربان است.

107) و هرگز برای خاطر مردمی که با نفوس خود خیانت میکنند (با اهل ایمان و مردم بی تقصیر) جدال مکن که همانا خدا آن را که خیانتکار و بد عمل است، دوست نمی دارد.

108) مردم خیانتکار در کار خیانت از خلق شرم میکنند و از خدا شرم نمیکنند و شبانگاه که سخنانی نادرست و ناپسند (برای اتّهام خلق) در دل می اندیشند خدا در آن حال هم با آنها است و خدا به هرچه کنند آگاه است.

109) به فرض که شما خود از طرف آنها برای زندگانی دنیا دفاع توانید کرد، کدام کس طرفداری آنها را روز قیامت خواهد نمود؟ (و که آنها را از عقاب خدا نجات تواند داد؟) و یا چه کس به کفالت و وکالت آنها تواند برخاست؟

110) هر که عمل زشتی از او سر زند یا به خویشتن ظلم کند سپس از خدا طلب آمرزش و عفو کند، خدا را بخشنده و مهربان خواهد یافت.

 

سوره نساء (آیات 91 الی 100)

  

91) گروهی دیگر را خواهید یافت که میخواهند از شما (به اظهار اسلام) و از قوم خود (به اظهار کفر) ایمنی یابند و هرگاه که راه فتنه گری و شرک بر آنها باز شود، به کفر حود بازگردند، پس اگر (از فتنه انگیزی و نفاق با شما) کناره نگرفتند و تسلیم شما نشدند و از آزار شما دست نکشیدند، در این صورت آنها را هر جا یافتید گرفته و به قتل رسانید، ما شما را بر جان و مال این گروه تسلّطی کامل بخشیدیم.

92) هیچ مؤمنی را نرسد که مؤمنی را به قتل رساند مگر آنکه به اشتباه و خطا مرتکب آن شود و در صورتی که به خطا هم مؤمنی را مقتول ساخت به کفاره این خطا بنده ی مؤمنی آزاد کند و خونبهای آن به صاحب خون تسلیم نماید مگر آنکه دیه را ورثه به قاتل ببخشند، و اگر این مقتول با آنکه مؤمن است از قومی است که با شما دشمن و محاربند در این صورت قاتل (دیه ندهد) لیکن بر اوست که بنده ی مؤمنی را آزاد کند، و اگر مقتول بر قومی است که میان شما و آن قوم عهد و پیمان برقرار بوده پس خونبها را به صاحب خون پرداخته و بنده ی مؤمنی به کفاره نیز آزاد کنید و اگر بنده ای نیابید بایستی دو ماه متوالی روزه دارید، این توبه ای است که از طرف خدا پذیرفته است و خدا (به اعمال خلق و جزاء آن) آگاه و بصیر و به همه ی امور عالم وجود دانا و حکیم است.

93) و هرکس مؤمنی را به عمد بکشد، مجازات او آتش جهنم است که در آن جاوید معذّب خواهد بود، خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید مهیا سازد.

94) ای اهل ایمان! چون در راه دین خدا بیرون روید (در کار دشمن و دوست) تحقیق و جستجو کنید و به آن کس که اظهار اسلام کند و به شما سر تسلیم فرود آورد نسبتِ کفر مدهید تا (به بهانه ای) مال و جانش را بر خود حلال کنید و از متاع ناچیز دنیا چیزی غنیمت برید که غمایم بی شمار نزد خدا است. اسلام شما هم اوّلِ امر همچنین اظهار و تسلیمی بیش نبود تا وقتی که خدا بر شما (به نور ایمان) منّت گذاشت (تا از ظاهر اسلام به حقیقت ایمان رسیدید) پس اکنون باید تحقیق کنید (و به هوس و طمع در جان و مال مردم کسی را به کفر نسبت مدهید) که خدا به هرچه کنید از باطن شما کاملأ آگاه است.

95) هرگز مؤمنانی که به هیچ عذری (مانند نابینائی، مرض، فقر و غیره) از کار جهاد بازنشینند، با آنان که به کال و جان کوشش کنند (در مراتب ایمان) یکسان نخواهند بود، خدا مجاهدان فداکار را به مال و جان را بر بازنشستگان، بلندی و برتری بخشیده و همه ی اهل ایمان را وعده ی نیکوتر (که دخول بهشت است) فرموده و مجاهدان را بر بازنشستگان به اجر و ثوابی بزرگ برتری داده است.

96) این درجات بخشایش و رحمت اوست و خدا (درباره ی خلق) آمرزنده و مهربان است.

97) آنان که هنگام (مرگ و) قبض روح، ظالم و ستمگر بمیرند، فرشتگان از آنها بازپرسند که در چه کار بودید؟ (و چرا به ایمان و اعمال نیک برای آخرت نپرداختید؟) پاسخ دهند که: ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان (و اسیر ظلم حکّام جاهل و کافر) بودیم، فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن سفر کنید (و از محیط جهل و کفر به سرزمین علم و ایمان شتابید؟ از آنها عذر نپذیرند و) مأوای ایشان جهنم است و بازگشت آنها به جایگاه بسیار بدی است (که محلّ قهر و عذاب خدا است).

98) مگر آن گروه از مردان و زنان و کودکان که به راستی ناتوان بودند (به حقیقت فقیر و یا عاجز یا مریض و غیره بودند) که گریز و چاره ای بر ایشان میسّر نبود و راهی به نجات خود (از آن دارِ کفر) نمی یافتند.

99) آنها امیدوار به عفو و بخشش خدا باشند، خدا گناهشان را می بخشد که خدا بخشنده و آمرزنده ی بندگان است.

100) و هرکس در راه خدا از وطن خویش هجرت کند، در زمین (پهناور خدا) برای آسایش و گشایش امورش جایگاه بسیار خواهد یافت؛ و هرگاه کسی را از خانه خویش (و شهر خود) برای هجرت به سوی خدا و رسول (و حفظ مقام ایمان) بیرون آید و در سفر، مرگ، وی را فرا رسد اجر و ثواب چنین کسی بر خدا است (یعنی به یقین خدا در دو عالم بر او رحمت و تفضّل خواهد فرمود) و خدا پیوسته (بر خلق) آمرزنده و مهربان است.

سوره نساء (آیات 81 الی 90)

  

81) (منافقان، روز) نزد تو به زبان اظهار ایمان کنند و شب چون از حضور تو دور شوند گروهی خلاف گفته ی تو را در دل گیرند و خدا اندیشه ی آنها را خواهد نوشت، پس تو (ای پیغمبر) از آنها روی بگردان و به خدا اعتماد کن که تنها خدا تو را یاور و نگهبان کافی است.

82) آیا در قرآن از روی فکر و تأمل نمی نگرند (تا بر آنان ثابت شود که وحی خدا است)؟ و اگر از جانب غیر خدا بود در آن (از جهت لفظ و معنی) بسیار اختلاف می یافتند.

83) (چرا منافقان، اگر مسلمانند، اسرار جنگی اسلام را فاش می کنند) و چون امری که باعث ایمنی و ترس مسلمین است و باید پنهان داشت، منتشر می سازند (تا دشمنان آگاه شوند؟) در صورتی که اگر به رسول و صاحبان حکم (پیشوایان اسلام) رجوع می کردند همانا تدبیر کار را آنان که اهل بصیرتند می دانستند (و در آن واقعه صلاح اندیشی می کردند) و اگر نه این بود که فضل خدا شامل حال شما است همانا به جز اندکی، همه، شیطان را پیروی می کردید.

84) پس (ای پیغمبر!) تو خود تنها در راه خدا به کار زار برخیز که جز شخص تو کسی بر آن مکلف نیست و مؤمنان را نیز ترغیب کن، باشد که خدا آسیب کافران را از شما باز دارد که قدرت خدا (از کمک مردم) بیشتر و عذاب و انتقامش سخت تر خواهد بود.

85) هر که سبب کار نیکوئی شود، هم او نصیبی کامل از او بَرَد؛ و هر که وسیله کار قبیحی گردد، از آن سهمی بسزا خواهد یافت، و خدا بر همه ی (نیک و بدِ) اعمالِ خلق مراقب است.

86) هرگاه کسی شما را ستایش کند، شما نیز باید به ستایشی مثل آن یا بهتر پاسخ دهید که خدا به حساب هر نیک و بد کاملأ خواهد بود.

87) خدای یگانه که هیچ خدائی جز او نیست محققأ همه را در روز قیامت که شک در آن نیست جمع آوَرد و کیست که راست تر از خدا سخن گوید؟

88) چرا شما درباره ی منافقان دو فرقه شدید (گروهی به اسلام و گروهی به کفرشان قائل گشتید؟) آنها در باطن کافرند و خدا آنها را به کیفر اعمال زشتشان باز گرداند، آیا شما می خواهید کسی را که خدا گمراه کرده هدایت کنید؟ در صورتی که هر که را خدا گمراه کرده هرگز تو بر (هدایت) او راهی نخواهی یافت.

89) (منافقان و کافران از رشک و حسد) آرزو کنند که شما مسلمین هم به مانندِ آنها کافر شوید تا (شما را بر آنان امتیازی نباشد و) همه برابر و مساوی در کفر باشید، پس آنها را تا در راه خدا هجرت نکنند (و ایمان قلبی بی مکر و خدعه نیاورند) دوست نگیرید و اگر مخالفت کردند آنها را هر کجا یافتید گرفته و به قتل رسانید و از آنها یاور و دوستی نباید اختیار کنید.

90) مگر آنان که به قومی که میان شما با آنها عهد و پیمانی است در پیوسته باشند یا که بر این عهد نزد شما آیند که از جنگ با شما و با قوم خودشان که دشمنان شما هستند هر دو خودداری کنند و از جنگ دلتنگ باشند، (با این دو طایفه از کافران که در حقیقت به شما پناهنده اند نباید قتال کنید) و اگر خدا می خواست آنها را بر شما (مسلمین) مسلّط می کرد تا با شما قتال می کردند، پس هرگاه از جنگ با شما کناره گرفتند و تسلیم شدند در این صورت خدا برای شما راهی بر علیه آنها نگشوده (یعنی مال و جانشان را برای شما مباح نکرده).

سوره نساء (آیات ٧١ الی ٨٠)

 

 ٧١) ای اهل ایمان! سلاح جنگ برگیرید و آنگاه دسته دسته یا همه به یکبار متفق برای جهاد، بیرون روید.

٧٢) و همانا گروهی از شما (که منافقند و به ظاهر دوست و در باطن دشمن شما هستند) به خبرهای مجعول هول انگیز شما را ترسان ساخته و از جهاد باز می دارند، و اگر به شما حادثه ناگواری روی آرد، آن منافق مردم به طریق شماتت گویند: خدا ما را مورد لطف خود قرار داد و از این حادثه محفوظ داشت.

٧٣) و اگر فضل خدا شامل حال شما گردد گوئی میان شما و آنان ابدأ دوستی نیست و با تأسف گویند: ایکاش ما نیز با آنها به جهاد رفته بودیم تا به نعمت فتح و غنیمت بسیاری که نصیب آنها شده بهره فراوان می بردیم.

٧٤) (مومنان) باید در راه خدا به آنان که حیوة مادی دنیا را بر آخرت برگزیدند، جهاد کنند و هر کس در جهاد به راه خدا کشته شد یا فاتح گردید زود باشد که او را (در بهشت ابدی) اجری عظیم دهیم.

٧٥) چرا در راه خدا جهاد نمی کنید در صورتی که جمعی ناتوان از مرد و زن و کودکِ شما که در مکه اسیر ظلم کفّارند آنها دایم می گویند: بار خدایا! ما را از این شهری که مردمش ستمکارند بیرون آور و از جانب خود برای ما بیچارگان نگهدار و یاوری فرست (تا از شرّ ستمکاران آسوده شویم)؟

٧٦) اهل ایمان در راه خدا و کافران در راه شیطان جهاد می کنند، پس شما (مؤمنان) با دوستان شیطان بجنگید (و از آنها هیچ بیم و اندیشه مکنید) که مکر و سیاست شیطان بسیار سست و ضعیف است.

٧٧) آیا نمی نگری و عجب نداری از حال آن مردمی که (گفتند: به ما اجازه ی جنگ ده، و) بدانها گفته می شد: اکنون از جنگ خودداری کرده و به وظیفه ی نماز و زکوة قیام کنید (که هنوز مأمور به جنگ نیستیم) دیدی آنگاه که بر آنها (در جنگ بَدر) حکم جهاد آمد در آن هنگام بیش از آن اندازه که باید از خدا ترسند از مردم (دشمنان دین) ترسیدند و گفتند: ای خدا! چرا بر ما حکم جنگ را فرض کردی که عمر ما را تا به هنگام اَجَل و مرگ طبیعی به تأخیر نیفکنی؟ (ای رسولِ ما! به آنان که این اعتراض کنند) بگو که: زندگانی دنیا متاعی اندک است و جهان آخرت ابدی برای هر که خدا ترس باشد بهتر از دنیا است و آنجا (حکم با خدای عادل است و) کمترین ستم درباره کسی نخواهد شد.

٧٨) هر کجا باشید اگرچه در کاخهای بسیار محکم، مرگ، شما را فرا رسد (و از چنگ مرگ به هیچ چاره ای رهائی ندارید) و آنان را (یعنی گروه منافقان را) اگر خوشی و نعمتی فرا رسد گویند این از جانب خداست و اگر زحمتی پیش آید به تو نسبت دهند، (ای رسول! به آنم گروه منافق نادان) بگو: (هرچه در جهان پدید آید و هر چه از نیک و بد به شما رسد) همه از جانب خدا است، چرا این قوم جاهل از فهم هر سخن دورند؟

٧٩) هر چه از انواع نیکوئی به تو رسد از جانب خداست و هر بَدی رسد از نفس تو است و (ای پیغمبر!) ما تو را به رسالت برای (راهنمائی) مردم فرستادیم و (برای رسالت تو) تنها گواهیِ حدا کافی است.

٨٠) هر که رسول را اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده، و هر که مخالفت کند (کیفر مخالفتش با خدا است) و ما تو را به نگهبانی آنها نفرستاده ایم.

سوره نساء (آیات 61 الی 70)

 

 61) چون به آنها گفته شد که: به حکم خدا و رسول باز آئید، گروه منافق را بینی که سخت مردم را از گِرویدن به تو منع می‌کنند.

62) پس چگونه خواهد بود حال آنها چون رنج و مصیبتی از کردار زشت خود به آنها رسد آنگاه (به تملّق و چاپلوسی) نزد تو آیند و به خدا (از دروغ) سوگند خورند که ما در کار خود قصدی جز نیکوئی و موافقت با مسلمین نداشتیم؟

63) اینان هستند (آن گروه منافق) که خدا از قلب (ناپاک) آنها آگاه است، پس تو (ای رسول) از آنان روی بگردان ولی به آنها نصیحت کن و به گفتار دلنشین و مؤثر با ایشان سخن گو.

64) ما رسول نفرستادیم مگر بر این مقصود که خلق به امر خدا اطاعت او کنند (و هدایت شوند) و اگر هنگامی که گروه منافق بر خود (به گناه) ستم کردند از کردار خود به خدا توبه نموده و به تو رجوع می‌کردند که بر آنها استغفار کنی و از خدا آمرزش خواهی، البته در این حال خدا را پذیرنده‌ی توبه و (به تائبان) مهربان می‌یافتند.

65) نه چنین است، قَسَم به خدای تو، که اینان به حقیقت، اهل ایمان نیستند مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حاکم کنند و آنگاه به هر حکمی که (به سود و زیان آنها) کنی هیچگونه اعتراضی در دل نداشته و کاملأ از دل و جان تسلیم فرمان تو باشند.

66) و اگر ما به آنها حکم می‌کردیم که خود را بکشید یا از دیار خود (برای جهاد) بیرون روید، به جز اندکی (مؤمنان کامل) اطاعت امر نمی‌کردند، و اگر مردم به حکم حق و آنچه ناصحان، نصیحت و پندشان می‌دهند، عمل می‌کردند، البته نیکوتر و کاری محکم و اساسی‌تر (در امر دین و دنیای آنها) بود.

67) و در آن صورت محقّقأ ما آنها را مزدی بزرگ (به پاداش طاعت) عطا می‌کردیم.

68) و آنان را به راه راست (سعادت) هدایت می‌نمودیم.

69) و آنان که خدا و رسول را اطاعت کنند، البتّه با کسانی که خدا به آنها لطف و عنایت کامل فرموده یعنی با پیمبران و صِدّیقان و شهیدان و نیکوکاران محشور خواهند شد و اینان (در بهشت) چقدر نیکو رفیقانی هستند.

70) این است فضل و بخشش خدا و علم ازلی خدا (به احوال و حاجات خلق) کفایت کند.