**گل سرخ**

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم

**گل سرخ**

کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ، کار ما این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم

سوره نساء (آیات 51 الی 60)

 

 

51) ندید و عجب نداشتی از حال آنان که بهره‌ای از کتاب آسمانی هم داشتند (یعنی جهودان) باز چگونه به بُتان جِبْت و طاغوت گرویده (و با مشرکین هم عهد و پیمان و متّفق شدند) و به کافران مشرک می‌گویند که: راه شما به صواب نزدیکتر از طریقه‌ی اهل ایمان است؟

52) این گروهند که خدا آنان را لعنت کرد و هر که را خدا لعنت کند و از رحمت خود دور سازد دیگر هرگز کسی مدد و یاریِ او نتواند کرد.

53) آیا آنان که از احسان به خلق، به هسته‌ی خرمائی بخل می‌ورزند، بهره‌ای از مُلک و سلطنت خواهند یافت؟

54) آیا حسد می‌ورزند (یهود) با مردم (یعنی با مسلمین) چون آنها را خدا به فضل خود برخوردار نمود که البته ما بر آل ابراهیم (حضرت محمّد«صلی‌الله‌علیه‌وآله») کتاب و حکمت فرستادیم و به آنها مُلک و سلطنتی بزرگ عطا کردیم.

55) آنگاه برخی کسان (با حقیقت از اهل کتاب و غیره) بدو گرویدند و برخی کسان (بی حقیقت و پُر غرور) مانع ایمان به او شدند، و آتش افروخته‌ی دوزخ، کیفرِ کفرِ آنان بس است.

56) آنان که به آیات ما کافر شدند بزودی به آتش دوزخشان درافکنیم که هرچه پوست تن آنها بسوزد به پوست دیگرش مبدّل سازیم تا سختیِ عذاب را بچشند که همانا خدا مقتدر است و کارش (همه عدالت و) از روی حکمت است.

57) آنان که ایمان آوردند و نیکوکار شدند بزودی در بهشتی درآوریم که نهرها از زیر درختانش جاری است و در آن زندگانی جاوید کنند و بر آنها در بهشت جفتهای پاکیزه است و آنان را به سایه‌ی رحمت ابدیِ خود در آوریم.

58) خدا به شما امر می‌کند که امانت را البته به صاحبانش باز دهید، و چون حاکم بین مردم شوید به عدالت داوری کنید، همانا خدا شما را به پند نیکو می‌دهد که خدا بر هر چیز آگاه و (به صلاح خلقان) بصیر است.

59) ای اهل ایمان! فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) را اطاعت کنید، و چون در چیزی کارتان به گفتگو و نزاع کشد به حکم خدا و رسول بازگردید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، این کار (رجوع به حکم خدا و رسول) برای شما از هر چه تصوّر کنید بهتر و خوش عاقبت‌تر خواهد بود.

60) آیا ننگری و عجب نداری از حال آنان که به گمان و دعویِ خود ایمان به قرآن تو و کتبی که پیش از تو فرستاده شده، آورده‌اند، چگونه باز می‌خواهند طاغوت (شیطام و مردم ناپاک دیو صفت) را حاکم خود گمارند در صورتی که مأمور بودند گه به طاغوت کافر شوند؟ و شیطان خواهد که آنان را گمراه کند آنگونه که از هر سعادت و آسایش دور باشند.

 

سوره نساء (آیات 41 الی 50)

 

 

41) پس چگونه است حال (در روز محشر و چه اندازه نیکتن سرفراز و بَدان شرمنده باشند) آنگاه که از هر طایفه‌ای گواهی آریم و تو را (ای پیغمبر خاتم) بر این امّت به گواهی خواهیم؟

42) در آن روز، آنان که به راه کفر رفته و نافرمانی رسول کردند، از سختی عذاب آرزو کنند که ایکاش با خاک زمین یکسان بودند (و حشری بر آنها نبود) و از خدا چیزی را (از قبایح اعمالشان) پنهان نتوانند کرد.

43) ای اهل ایمان! هرگز در حال مستی به نماز نیائید تا بدانید چه می‌گوئید (و چه می‌کنید) و نه در حال جَنابت مگر آنکه مسافر باشید تا وقتی که غسل کنید، و اگر بیمار بودید (و نتوانستید غسل کنید) یا آنکه در سفر باشید یا قضاء حاجتی دست داده باشد یا با زنان مباشرت کرده‌اید و آب برای تطهیر و غسل نیافتید (یا از استعمال آب معذور بودید) در این صورت به خاکِ پاک تیمّم کنید (کف بر خاک زده) آنگاه صورت و دستها را بدان مسح کنید، که خدا آمرزنده و بخشنده است.

44) ندیدی حال آنان که اندک بهره‌ای از علم کتاب یافتید (یعنی علماء یهود و نصاری) که خریدار (متاع) ضلالت و گمراهند و همی خواهند که شما (اهل ایمان) را به گمراهی اندازند؟

45) و خدا داناتر است به دشمنان شما، و دوستی خدا و یاری او شما را (از شرّ آنها) کفایت خواهد کرد.

46) گروهی از یهود، کلمات خدا را از جای خود تغییر داده و گویند: فرمان خدا را شنیده و از آن سرپیچیم و (به زبان جسارت با تو خطاب کنند گویند:) بشنو که کاش ناشنوا باشی، و (گویند:) ما را رعایت کن، و گفتارشان زبان‌بازی و طعنه و تمسخر به دین است و اگر به احترام می‌گفتند که: ما فرمان حق را شنیده و تو را اطاعت کنیم و تو سخن ما بشنو و به حال ما بنگر، هر آینه آنان را نیکوتر بود و به صواب نزدیکتر و لیکن خدا آنها را چون کافر شدند لعنت کرد، پس ایمان نمی‌آورند مگر اندکی.

47) ای کسانی که برای شما کتاب آسمانی فرستاده شد! به قرآنی که فرستادیم (برای پیغمبر اسلام) ایمان آورید که مصدّق تورات و اِنجیل شما است پیش از آنکه (مستحقّ عذاب ما شوید و) به رویتان از اثر ضلالت، خطّ محو و خذلان کشیم یا گونه‌هایتان را واژگون کنیم (و روح انسانی شما را مسخ گردانیم) یا آنکه بر شما بمانند اصحاب سَبت (جهودانی که به مخالفت حکم خدا روز شنبه صید نمودند) لعنت و عذاب فرستیم و (بترسید که) قضای خدا البته واقع شدنی است.

48) محقّق است که خدا هر کس را که به او شرک آورد نخواهد بخشید، و سوای شرک، هر که را خواهد می‌بخشد، و آن کس که شرک به خدا آرد، به دروغی که بافته است گناهی بزرگ مرتکب شده است.

49) نمی‌بینی آنان که دعویِ پاکدلی و نیک نفسی کنند (در موقع عمل چه قدر ناپاکند) خداست که هر که را بخواهد از رذائل پاک و منزّه دارد و به قدر فَتیلی (یعنی رشته‌ی خرمائی در قضای الهی) به کسی ستم نشود.

50) بنگر چگونه بر خدا دروغ می‌بافند و همین افترا به خدا گناهی آشکار (بر پلیدی نفس و هلاک آنان) بس است. 

سوره نساء (آیات 31 الی 40)

 

31) (ای اهل ایمان!) چنانچه از گناهان بزرگی که شما را از آن نهی کرده‌اند دوری گزینید (یعنی گناهان کبیره را مرتکب نشوید) ما از گناهان دیگر شما درگذریم و شما را (در دو عالم) به مقامی نیکو و رتبه‌ی بلند برسانیم.

32) آرزو و توقّع بیجا در فضیلت و مزیّتی که خدا به آن، بعضی را بر بعضی برتری داده، مکنید (یعنی در اموری که موهبت خداست و اکتسابی نیست مانند نعمت نبوّت، ولایت، هوش، حسن، جمال و نطق فصیح و غیره طمع نکنید و بر صاحبانش حسد مورزید و به کسب علم و هنر پردازید) که هر که از مرد و زن از آنچه اکتساب کنند بهره‌مند شوند و هر چه خواهید، از فضل خدا درخواست کنید (نه از خلق تا به شما اعطا کند) که خدا به همه چیز دانا است.

33) و ما برای هر کسی از ارث بَرها از قبیل پدر و مادر و خویشان، حقّی قرار داده‌ایم (و به تربیّت مقدّم و مؤخّر ارث و مقدار حقّ هر وارث را بیان کردیم، به آن عمل کنید) و با هر که عهد و پیمان حقوقی بسته‌اید، بهره‌ی آنان را بدهید (و نقض عهد مکنید) که خدا بر هر چیز گواه است.

34) مردان را بر زنان تسلّط و حقّ نگهبانی است بواسطه‌ی آن برتری (نیرو و عقل) که خدا بعضی را بر بعضی مقرّر داشته و هم بواسطه‌ی آنکه مردان از مال خود باید به زنان نَفقه دهند، پس زنانِ شایسته و مطیع آنهایند که در غیبت مردان حافظ حقوق شوهران باشند و آنچه را که خدا به حفظ آن امر فرموده نگهدارند؛ و زنانی که از مخالفت و نافرمانی آنان بیمناکید باید نخست آنها را به زدن تنبیه کنید، چنانچه اطاعت کردند دیگر بر آنها حقّ هیچگونه ستم ندارید که همانا خدا بزرگوار و عظیم‌الشأن است (و بر ظلم مظلوم از ظالم انتقام خواهد کشید).

35) چنانچه بیم آن دارید که نزاع و خلاف سخت بین آنها (یعنی میان زن و شوهر) پدید آید، داوری برگزینید از طرف کسانِ مرد و کسانِ زن، که اگر مقصود اصلاح داشته باشند خدا ایشان را بر آن موفّقیّت بخشد که خدا (به همه چیز) دانا و (از همه‌ی سرائرِ خلق) آگاه است.

36) خدای یکتا را پرستید و هیچ چیز را شریک وی نگیرید و نسبت به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و همسایه‌ی خویش و همسایه‌ی بیگانه و دوستان موافق و رهگذران و بندگان که زیر دست شمایند، در حقّ همه نیکی و مهربانی کنید (و متواضع باشید) که خدا مردم خود پسندِ متکبّر را دوست ندارد.

37) آن گروه (از یهود و نصاری) که بخل می‌ورزند و مردم را به بخل وادار می‌کنند و آنچه را خدا از فضل خود به آنها بخشیده (از آیات و احکام آسمانی) کتمان می‌کنند (البتّه به کیفر خود خواهند رسید) و خدا بر کافران عذابی خوار کننده مهیّا داشته است.

38) آنان که اموال خود را به قصد ریا و خودنمائی می‌بخشند و به خدا و روز قیامت نمی‌گروند (ایشان یاران شیطانند) و هر که را شیطان یار اوست، بسیار بَد یاری خواهد داشت.

39) و چه زیان به آنها می‌رسد اگر به خدا و روز قیامت ایمان آورده و از بهره‌ای از خدا به آنان داده، برای خدا چیزی انفاق می‌کردند (تا نزد خدا ذخیره‌ی آنها باشد) و خداوند به احوال و نیّات آنان دانا است.

40) خدا مقدار ذرّه‌ای به کسی ستم نکند و هر عمل نیکی را زیاد گرداند و (به نیکان) از جانب خود مزدی بزرگ عطا کند.

سوره نساء (آیات 21 الی 30)

21) و چگونه مَهر آنان را خواهید گرفت در صورتی که هر کسی به حقّ خود رسیده (مرد به لذت و آسایش و زن به نَفقه و مَهر خود رسیده) و در صورتی که آن زنان مَهر را در مقابل عقد زوجیت و عهد محکم حق از شما گرفته‌اند.

22) زنِ پدر را نباید به نکاح درآورید بعد از نزول این حکم الّا آنچه از این پیش (در زمان جاهلیّت) کرده‌اید (که خدا از آن درگذشت) زیرا این کاری است زشت و مبغوض خدا و عملی بس قبیح است.

23) حرام شد برای شما ازدواج با مادر و دختر و خواهر و عمّه و خاله و دخترِ برادر و دخترِ خواهر و مادرانِ رَضاعی و خواهرانِ رَضاعی و مادر‌زن و دخترانِ زن که در دامن شما تربیت شده‌اند، اگر با زن مباشرت کرده باشید و اگر دخول با زن نکرده طلاق دهید باکی نیست که با دخترِ او ازدواج کنید؛ و نیز حرام شد زنِ فرزندان صلبی (نه زنِ پسر خوانده شما)؛ و نیز حرام شد جمع میان دو خواهر (یعنی که در یک وقت هر دو را به زنی گیرند) مگر آنچه پیش از نزول این حکم (در عصر جاهلیّت) کرده‌اند (که خدا از آن درگذشت) زیرا خداوند (در حقّ بندگان) بخشنده و مهربان است.

24) و نکاح زنان مُحْصَنه (شوهردار) نیز برای شما حرام است مگر آن زنان که (در جنگهای با کفّار به حکم خدا) متصرّف و مالک شده‌اید، بر شما است که پیرو کتاب خدا باشید (با زنهائی که به حرمت یاد شده، نکاح مکنید) و هر زنی غیر آنکه ذکر شد، حلال است که به مال خود به طریق زناشوئی بگیرید نه آنکه زنا کنید، پس چنان که شما از آنها بهره‌مند شوید آن حق معیّن که مزد آنها است به آنان بپردازید و باکی نیست بر شما که بعد از تعیین مَهر هم به چیزی با هم تراضی کنید (و بدانید که) البتّه خدا دانا و (به حقایق امور) آگاه است.

25) و هر که را وسعت و توانائی آن نباشد که زنان پارسای با ایمان (و آزاد) گیرد، پس کنیزان مؤمنه که مالکِ آن شدید به زنی اختیار کنید، خدا آگاه‌تر است به مراتب ایمان شما که شما (اهل ایمان، همه از زن و مرد) بعضی از جنس بعضی دیگر (یعنی همه مؤمن و در رتبه یکسانید) پس با کنیزان مؤمنه با اذن مالکش (بی هیچ کبر و نَخوت) ازدواج کنید و مَهر آنها بدانچه معیّن شده بدهید، کنیزکانی که عفیف باشند نه زناکار و نه رفیق و دوستدار، پس چون شوهر کردند چنانچه عمل زشتی از آنها سر زند بر آنها نصفِ عذاب زنان پارسای آزاد است؛ این حکم (کنیز را به زنی گرفتن) درباره‌ی کسی است که بترسد مبادا به رنج افتد (یعنی به رحمت عزوبت یا گناه زناکاری افتد) و اگر صبر کنید (تا وسعت یافته و زنی آزاد بگیرید) برای (نظم خانه و تربیت فرزندِ) شما بهتر است و خدا بخشنده و مهربان است.

26) خدا می‌خواهد راه سعادت را برای شما بیان کند و شما را به آداب (و به اخلاق ستوده‌ی) آنان که پیش از شما بودند (یعنی پیغمبران و نیکان امم سابقه) رهبر گردد، و بر شما از لطف و کرم ببخشاید، و خدا (به احوال خلق) دانا و (به حقایق امور) آگاه است.

27) و خدا می‌خواهد بر شما بازگشت به رحمت و مغفرت نماید، و مردم هوسناک پیر و شهوات می‌خواهند که شما از راه حق و از رحمت الهی بسیار دور و منحرف گردید.

28) خدا می‌خواهد کار بر شما آسان کند که انسان، ضعیف خلق شده است.

29) ای اهل ایمان! مال یکدیگر را به ناحق نخورید مگر آنکه تجارتی از روی رضا و رغبت کرده (و سودی برید)؛ و نکُشید یکدیگر را که البتّه بسیار خدا به شما مهربان است (و هرگز به قتل و ظلم شما در حق یکدیگر راضی نیست).

30) و هر کس چنین کند (یعنی به مال و جان مردم دست ظلم دراز کند) از روی دشمنی و ستمگری، پس او را بزودی در آتش دوزخ درآوریم و این کار (یعنی انتقام کشیدن از ظالمان) برای خدا آسان است.

سوره نساء (آیات 1 الی 20)

 

1) ای مردم! بترسید از پروردگار خود، آن خدائی که همه‌ی شما را از یک تن بیافرید و هم از آن، جفتِ او را خلق کرد و از آن دو تن، خلقی بسیار در اطراف عالم از مرد و زن برانگیخت؛ و بترسید از خدائی که به نام او از یکدیگر مسئلت و درخواست می‌کنید (خدا را در نظر آرید) و درباره‌ی ارحام کوتاهی مکنید که همانا خدا ناظر و مراقب اعمال شما است.

2) و اموال یتیمان را پس از بلوغ به دست آنها بدهید و مال بد و نامرغوب را به خوب و مرغوبِ آنها تبدیل مکنید و اموال آنان را به ضمیمه‌ی مال خود مخورید که این گناهی بس بزرگ است.

3) اگر بترسید که مبادا درباره‌ی یتیمان مراعات عدل و داد نکنید، پس آن کس از زنان را به نکاح خود آرید که شما را نیکو و مناسب با عدالت است؛ دو یا سه یا چهار (نه بیشتر) و اگر بترسید که چون زنان متعدّد گیرید راه عدالت نپیموده و با آنها ستم کنید، پس تنها یک زن اختیار کرده و یا چنانچه کنیزی دارید به آن اکتفا کنید که این نزدیکتر به عدالت و ترکِ ستمکاری است.

4) و مَهر زنان را در کمال رضایت و طیبِ خاطر به آنها بپردازید، پس اگر چیزی از مَهر خود را از روی رضا و خشنودی به شما بخشیدند از آن برخوردار شوید که آن شما را حلال و گوارا خواهد بود.

5) اموالی که خدا قوام زندگی شما را به آن مقرّر داشته به تصرّف سفیهان مدهید و سفیهان را از مالشان (به قدر لزوم) نَفقه و لباس به آنها دهید (و برای آنکه از آنها آزار نبینید) به گفتار خویش، آنها را خرسند کنید.

6) یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که بالغ شده و تمایل به نکاح پیدا کنند، آنگاه اگر آنها را دانا به درک مصالح زندگانی خود یافتید اموالشان را به آنها باز دهید و با اِسراف و با عجله مال آنها را حیف و میل مکنید بدین اندیشه که مبادا کبیر شوند (و اموالشان را از شما بگیرند) و هرکس از اولیای یتیم دارا است به کلّی از هر قسم تصرّف در مال یتیم به نفع خویش خودداری کند و هر که فقیر است در مقابل نگهبانی او از مال یتیم به قدر متعارف ارتزاق کند، پس آنگاه که یتیمان بالغ شدند و مالشان را ردّ کردید، بر ردّ مال به آنها باید گواه گیرید (برای حکم ظاهر و لیکن در باطن، علم حق) و گواهی خدا برای محاسبه‌ی خلق، کافی است.

7) برای فرزندان ذکور سهمی از تَرِکه‌ی ابوین و خویشان است و برای فرزندان اِناث نیز سهمی اط تَرِکه‌، چه مال اندک باشد یا که بسیار، نصیب هر کس از آنان (در کتاب حق) معیّن گردیده است.

8) و چون در تقسیم تَرِکه‌ی میّت از خویشان میّت و یتیمان و فقیران، اشخاصی حاضر آیند، به چیزی از آن مال آنها را روزی دهید و با آنان سخن نیکو و دلپسند گوئید.

9) و باید بندگان از مکافات عمل بترسند (و با یتیمان مردم نیک رفتار باشند) کسانی که می‌ترسند بمیرند و کودکان ناتوان از آنها باقی ماند و زیر دست مردم شوند، پس باید از خدا بترسند و سخن به اصلاح و درستی (در حقّ ایتامِ مردم) گویند و راه عدالت پویند.

10) آنان که اموال یتیمان را به ستمگری می‌خورند در حقیقت آنها در شکمِ خود آتش جهنّم فرو می‌برند و بزودی به دوزخ در آتشِ فروزان قهرِ حق خواهند افتاد.

11) حکم خدا در حقّ فرزندان شما این است که پسران دو برابر دختران ارث برند؛ پس اگر دختران بیش از دو نفر باشند، فرض همه دو ثلث تَرِکه است؛ و اگر یک نفر باشد، نصف؛ و فرض هر یک از پدر و مادر، یک سُدس تَرِکه است در صورتی که میّت را فرزند باشد و اگر فرزند نباشد و وارث منحصر به پدر و مادر باشددر این صورت مادر یک ثلث می‌برد (و باقی به پدر رسد)؛ و اگر میّت را برادر باشد در این فرض مادر سُدس خواهد برد پس از آنکه حقّ و میّت و دَین که به مال میّت تعلّق گرفته، استثنا شود؛ شما این را که پدران یا فرزندان ( و خویشان) کدام یک به خیر و صلاح و به ارث بردن به شما نزدیکترند نمی‌دانید (تا در حکم مراعات کنید) این احکام فریضه‌ای است که خدا باید معیّن فرماید زیرا خداوند به هر چیز دانا و به همه‌ی مصالح خلق آگاه است.

12) سهم ارث شما (مردان) از تَرِکه‌ی زنان نصف است در صورتی که آنها را فرزند نباشد و اگر فرزند باشد ربع خواهد بود پس از خارج کردن حقّ و میّت و دَینی که بع دارائیِ آنها تعلّق گرفته؛ و سهم ارث زنان ربع تَرِکه‌ی شما (مردان) است اگر دارای فرزند نباشید و چنانچه فرزند داشته باشید ثُمن خواهد بود پس از اداء حقّ وصیّت او و دَین شما. و اگر مردی بمیرد که وارثش کَلاله‌ی او باشند (برادر و خواهر اُمّی یا هر خواهر و برادری) یا زنی بمیرد که وارثش یک برادر و یا خواهر او باشد، در این فرض سهم ارث هر یک نفر از آنها سُدس خواهد بود و اگر بیش از یک نفر باشند همه‌ی آنها ثُلث تَرِکه‌ را به اشتراک، ارث برند بعد از خارج کردن دَین و حقّ وصیّتِ میّت در صورتی که وصیّت به حال وَرَثه بسیار زیان‌آور نباشد (یعنی زاید بر ثُلث نباشد)؛ این حکمی است که خدا سفارش فرموده و خدا (به همه‌ی احوال بندگان) دانا و (به هر چه ناروا کنند هم) بردبار است.

13) آنچه مذکور شد، احکام و اوامر خداست و هر کس پیرو امر خدا و رسول اوست، او را به بهشتهائی درآورند که در زیر درختانش نهرها جاری است و آنجا منزل ابدی مطیعان خدا خواهد بود و این است سعادت و فیروزی عظیم.

14) و هر که نافرمانی خدا و رسول کند و تجاوز از حدود احکام الهی نماید او را به آتشی درافکند که همیشه در آن معذّب است و همواره در عذاب خواری و ذلّت خواهد بود.

15) زنانی که عمل ناشایسته کنند، چهار شاهدِ مسلمان بر آنها بخواهید، چنانچه شهادت دادند در این صورت آنان را در خانه نگه دارید تا زمان عمرشان به پایان رسد یا خدا برای آنها راهی پدیدار گرداند(یعنی توبه یا حدّ مقرّر شود).

16) هر کس از مسلمانان عمل ناشایسته مرتکب شوند، (چه زن و چه مرد) آنان را (به سرزنش و توبیخ) بیازارید، چنانچه توبه کردند، دیگر متعرّض آنها نشوید که خدا توبه‌ی خلق می‌پذیرد و نسبت به آنها مهربان است.

17) محقّقأ خدا توبه‌ی آنهائی را می‌پذیرد که عمل ناشایسته را از روی جهل و نادانی مرتکب شوند، پس از آنکه زشتی آن عمل را دانستند، بزودی توبه کنند، پس خدا آنها را می‌بخشد، و خدا (به امور عالم) دانا و (به مصالح خلق) آگاه است.

18) کسی که به اعمال زشت تمام عمرش اشتغال ورزد تا آنگاه که به یقین مشاهده‌ی مرگ کند در آن ساعت پشیمان شود و گوید: اکنون توبه کردم، توبه‌ی چنین کس پذیرفته نخواهد شد چنانکه هر کس به حالِ کفر بمیرد نیز توبه‌اش قبول نشود، بر این گروه عذابی بس دردناک مهیّا ساختیم.

19) ای اهل ایمان! برای شما حلال نیست که زنان را به اِکراه و جبر به میراث گیرید (چنانکه در جاهلیّت هر کس می‌مُرد ورّاثش زنِ او را هم حقّ ارث خود می‌دانستند)؛ و بر زنان سختگیری و بهانه‌جوئی مکنید که قسمتی از آنچه مَهر آنها کرده‌اید به جور بگیرید مگر آنکه عمل زشتی و مخالفتی از آنها آشکار شود، و به آنها در زندگانی با انصاف و خوشرفتار باشید. و چنانکه زن، دلپسند شما نباشد (اظهار کَراهت مکناد که) بسیار چیزها ناپسند شما است و حال آنکه خدا در آن خیر بسیار برای شما مقدّر فرموده است.

20) اگر خواستید زنی را رها کرده و زنی دیگر به جای او اختیار کنید و مال بسیاری مَهر او کرده‌اید، البتّه نباید چیزی از مَهر او بازگیرید، آیا بوسیله‌ی تهمت زدن به زن، مَهر او را می‌گیرید؟ و این گناهی است فاش و زشتی این کار، آشکار است.